"يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقيكم" سالي ديگر گذشت و بار ديگر ايامي به نام ايام بزرگداشت زن، همزمان با سالروز ولادت بزرگ بانوي اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) فرا رسيد، بازهم نكوداشتها و سپاسها و باز موسم سخن گفتن از مقام والاي زن و مادر، اين جلوه پركرشمه محبت خداوندي بر روي كره خاك آغاز شد.
خداوند كه زيبايي را دوست مي دارد، زن را زيبا آفريد هم به جنبه ظاهر و هم به لحاظ صفاي درون و باطن و از همين روست كه مظهر عشق الهي در زن جلوه گر است و زن نمادي از عشق مي شود تا بتوان عشق به خدا را در سمبلي زميني توصيف و تشريح كرد.
اما اينكه به اين پديده لطيف عالم خلقت در طول تاريخ همواره به ديده اي نه چندان مناسب شان آفرينشش نگريسته شده، اذهان تمامي انسانهاي حق طلب را متاثر ساخته است.
همه ساله اين روزها باز بهانه اي فراهم مي شودكه زنان به اين بيانديشند كه زمينه ساز عقب ماندگي و يا به عبارتي ديگر عقب نگهداشته شدن آنان نسبت به جنس مرد كه بايد مكمل آنان باشند، چيست؟
اين تبعيض ها عليه جنسي كه برخي در اين كره خاكي آن را رحمت و شماري آن را جنس دوم خطاب مي كنند، از چه ناشي مي شود و چرا برخي شرافت انساني مرد و زن را يكسان نمي شمارند؟
در قرآن كريم 65 بار در تذكرات متعددي به افراد داشته است خطابي به جنس مرد نشده بلكه عنوان انسان ذكر گرديده است و اين نشان مي دهد كه منظور اصلي آيات الهي و شريعت مقدس حقيقت انسانيت جنس بشر است و نه جنسيت او..
برخي نظريات تحقيرآميز درباره زن مدعي خلقت "زن براي مرد" است به اين مفهوم كه اگر نبود نياز جنس مرد به زن، جنسي به نام زن خلق نمي شد، در صورتيكه دين مبين اسلام اصل و علت غايي آفرينش همه مخلوقات را تمتع انسان از آنها بيان مي كند ولي آفرينش زن و مرد را "براي هم" ذكر مي كند.
برخي ديگر زن را موجودي ثانوي با حقيقتي ديگر و نه از سنخ نوع انساني مي دانند و آن دسته از تفاوتهاي اعتباري و ضوابط قراردادي را كه اسلام براي تنظيم صحيح مناسبات اجتماعي و روابط افراد قرار داده است، شاهد نگرش ناصواب خود تلقي مي كنند.
از نظر اسلام زن و مرد از لحاظ انسانيت برابر هستند اما به لحاظ حقوق وتكاليف، شرايط و موقعيت مشابهي ندارند چرا كه نبايد تفاوتهاي غريزي اين دو جنس را ناديده گرفت.
پرسشي كه در اين ميان مطرح مي شود،علت وجود تفاوت غريزي ميان اين دو جنس است و پاسخ مي تواند اين باشد كه اگر اين تفاوتها بين زن و مرد وجود نداشت، چرخه زيباي خلقت كامل نمي شد چرا كه اساس تمايل بين آنان از بين مي رفت.
زن و مرد مانند يك پازل مي توانند يكديگر را كامل كنند و از زيبايي ها و ويژگيهاي مختص جنس مخالف خود بهره مند شوند.
برخي معتقدند اين فيزيك جسماني زن است كه نقش اصلي را در ادعاي برخي براي "جنس دوم" ناميدن آن ايفاء كرده است و اين تصور غلط در جوامعي كه مردان نقش اصلي در تمامي حيطه هاي اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي ، اقتصادي و ديگر حيطه ها بازي مي كنند، طبيعي جلوه مي كند.
به نظر مي رسد ريشه هاي برخي تبعيض هاي روا شده در طول تاريخ به جنس زن در جامعه طبقاتي وجود دارد و اين جامعه طبقاتي است كه تبعيض جنسي را بر زن روا مي دارد.
در بعد انسان شناسي، "اصل وحدت نوع" ميان زن و مرد، به عنوان مبنايي ترين اصل در ارزش گذاري جنس زن و مرد به شمار مي رود.
زن و مرد از نظر اين حقيقت يكسانند و فرقي ميان آن دو نيست و هر دو، اينكه گفته مي شود خلقت حوا از آدم صورت گرفت به خاطر همان وحدت نوع و تشابه در اصل انسانيت است.
دين مبين اسلام دوست داشتن زن را اخلاق انبيا معرفي كرده است، "من اخلاق الانبياء حب النساء" و اين يك افتخار براي زن مسلمان محسوب مي شود هرچند كه اينگونه تعابير ديني درباره زن همواره مهجور مانده است.
تولد حضرت زهرا سلام الله عليها، مادر پدر خوانده شدنش، كوثر بودنش وتمام كرامتهايي كه به واسطه وجود پر بركتش به عالم خلقت و به زن عطا كرد، در شرايطي رخ داد كه پدران عصر جاهلي از شنيدن خبر ولادت دختر خود را از مردم پنهان مي كردند.
آن يگانه نور، يكتا خورشيد معرفت كه نه تنها زنان كه نوع بشر به وجودش مفتخرند پا به عرصه وجود گذارد تا صورتي ديگر به نيمي از عالم ببخشد.
و رسول اكرم (ص ) فرمود: "زنان را جز بزرگان بزرگ نمي شمارند و جز لئيمان پست نمي انگارند".
از: فرهاد شرف پور
مشاور رسانه اي و تبليغات بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی خاتم الانبیاء(ص)
1394/01/19 - 17:37