مدیر بیمارستان تخصصي و فوق تخصصي خاتم الانبیاء (ص) در آستانه فرارسيدن 27 رجب سالروز مبعث حضرت رسول اكرم (ص)، ياداشتي منتشر کرد.
در ياداشت دكتر پيرحسين كوليوند آمده است، تاريخ اسلام از آن روزي رغم خورد كه پيامبر (ص) در خلوت عاشقانه خود در دل غار حرا واقع در شمال مكه ندايي شنيد، صدايي ملكوتي، اي محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم ؟ گفت: اي محمد! بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفريد. همان كه انسان را از خون بسته اي خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نميدانست، ياد داد.
آري اين نداي ملكوتي نداي جبرئيل فرشته وحي بود كه براي حضرت محمد (ص) پيام آورده بود: خداوند مرا به سوي تو فرستاده است، تا تو را پيامبر اين امت قرار دهم.
خداوند با اين رسالت و انتخاب برترين بنده خود براي هدايت امت اسلامي حجت خود را بر انسان ها تمام كرد زيرا اگر اين فرستاده ها و رسولان الهي نبودند چه بسا هدف آفرينش بشر حاصل نمي شد و انسان ها در گرداب گمراهي غوطه ور مي شدند.
حضرت محمد (ص ) در زماني به عنوان خاتم پيامبران الهي رسما كار تبليغ دين و هدايت امت اسلامي را بر عهده گرفت كه ظلم و بي عدالتي، تبعيض و فساد و جهل و ناداني بيداد مي كرد.
خداوند كسي را براي اين امت برگزيد كه به واقع مي توانست رسالت سنگين پيامبري را بر دوش كشد و توانايي و تحمل ناملايمات و مشكلات بي شماري كه در اين راه او و خاندانش را تهديد مي كرد، داشت.
خداوند در سوره آل عمران آيه 164 از بعثت به عنوان بزرگترين نعمت ياد كرده و مي فرمايد: خداوند برمومنان منت نهاد (نعمت بزرگي بخشيد)، هنگامي كه در ميان آنها پيامبري از خودشان برانگيخت كه آيات او را برآنها بخواند وآنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد و البته پيش از آن در گمراهي آشكار بودند.
امام خميني (ره) پيرامون اين واقعه بزرگ و روز مبعث پيامبر (ص) اينگونه مي فرمايد: زمان ها خودشان هيچ مزيتي ندارند بعضي بر بعضي، زمان يك موجود ساري متحرك است و متعين و هيچ فرقي ما بين قطعه اي با قطعه اي ديگر نيست. شرافت زمان ها يا نحوست زمان ها به واسطه قضايائي است كه در آنها واقع مي شود. اگر چنانچه شرافت زمان به واسطه حادثه اي است كه در آن زمان واقع مي شود، بايد عرض كنم كه روز بعثت رسول اكرم (ص) در سرتاسر دهر من الازل الي الابد روزي شريفتر از آن نيست، براي اينكه حادثه اي بزرگتر از اين حادثه اتفاق نيفتاده است.
حوادث بسيار بزرگي در دنيا اتفاق افتاده است. بعثت انبيا بزرگ، انبياءاولوالعزم و بسياري از حوادث بسيار بزرگ، لكن حادثه اي بزرگتر از رسول اكرم در عالم وجود نيست غير از ذات مقدس حق تعالي و حادثه اي بزرگتر از بعثت او هم نيست. بعثتي كه بعثت رسول ختمي است و بزرگترين شخصيت هاي عالم امكان و بزرگترين قوانين الهي، و اين حادثه در يك همچو روزي اتفاق افتاده است و اين روز را بزرگ كرده است و شريف، و همچو روزي ما ديگر درازل و ابد نداريم و نخواهيم داشت.
واقعه مبعث حضرت محمد (ص) به عنوان آخرين فرستاده خداوند به اندازه اي بزرگ و باعظمت است كه انديشمندان غيرمسلمان را نيز به انديشه و تفكر واداشته است تا آنجا كه آنان نيز دراين باره نظرات گوناگوني ارايه كرده اند.
**رنه دكارت فيلسوف فرانسوي (1957تا1650) در كتاب خود به نام روش گفتار درمورد پيامبر (ص) چنين مي گويد: ما و مسلمانان با هم زندگي مي كنيم، آنها به هر دو رسالت عيسوي و محمدي عمل مي كنند، ولي ما به رسالت دوم عمل نمي كنيم. اگر دادگستر بوديم با آنها در كنار هم قرار مي گرفتيم زيرا در رسالت آنها چيزي وجود دارد كه براي هر زماني ملايمت دارد و پيامبرشان كسي است كه عرب ها از تبري جستن از قرآن و فصاحت آن ناتوان مانده اند. بلكه تاريخ مردي فصيح تر در زبان، بليغ تر در منطق، و بزرگ تر در آفرينش مانند او نياورده بوده، و اين نشانه آن است كه پيامبر اسلام از صفات حميده اي كه به او اهليت يك پيامبر خاتم حلقه هاي انبياء را داده است برخوردار بوده و اكنون صدها ميليون انسان ديانت او را به گردن گرفته اند.
**فرانسوا فولتر فرانسوي (1694تا 1778) رهبر جنبش مادي گرايي نيز كه از نابغه هاي عصر خود بوده و داراي تاليفات بسياري است در كتاب حضرت محمد (ص) خود آورده است: به درستي كه در روح محمد (ص) چيز عجيب، نيكو و دست اولي كه انسان را به شگفتي وامي دارد وجود دارد و قسم به جان خودم كه اين مرد يكه و تنها به سوي خدا دعوت كرد و به خاطر اين دعوت سال هاي متعددي اذيت و آزار را تحمل كرد و در مقابل امواج مشركان قرار داشت كه در راه كشتن او و انديشه اش مي كوشيدند... مزيت هايي كه حضرت محمد (ص) را به آنها لقب مي دهند، هر انتقادي را از ميان برمي دارد و در عوض چيزي جز اعجاب و تقدير از شخصيت او باقي نمي گذارد.
**توماس كار لايل مستشرق انگليسي نيز معتقد است: اين فرزند صحرا با قلبي عميق و چشماني سياه و نافذ و با روح اجتماعي وسيع و پرداخته اي، همه نوع افكاري را با خود همراه داشت، غير از جاه طلبي. رمز بزرگ هستي با همه دهشت و جبروت و با همه جلال و شكوه در نظر او روشن و آشكار مي درخشيد. هيچ گونه بدعت و ضلالتي آن حقيقت غيرقابل وصف را نمي توانست از او مكتوم و مستور بدارد.
وي همچنين در كتاب محمد (ص) پيامبر هدايت و رحمت مي گويد: متعصبان و كافران گمان مي كنند كه محمد (ص) از دعوت خود، چيزي جز شهرت شخصي، افتخارات جاه طلبانه و تسلط نمي خواست... براي هر انسان متمدني ننگ و عار است كه به گمان اينكه اسلام ديني دروغين است و يا نعوذبالله با اين گمان كه محمد (ص) دروغگو مي باشد گوش فرا مي دهد... آيا دروغگويي را ديده ايد كه توان آوردن ديني داشته باشد؟
توماس كارلايل در كتاب قهرمانان خود نيز حضرت محمد (ص ) را به كامل ترين شكل توصيف كرده و او را مورد ستايش و مدح قرار داده است.
**برتلمي سانت هليار، استاد فلسفه كالج دي فرانس از كشور سوئيس در كتاب خود همراه شرق چنين مي گويد: محمد (ص) باهوش ترين فرد عرب در عصر خود بود. بيشتر از آنها تقوا و ديانت داشت. سينه او گشاده تر و نسبت به دشمنان خود و دينش نرم خوتر بود. امپراتوري او جز به برتري او نسبت به رجال معاصرش پابرجا نشد. ديني كه براي آن دعوت كرده خير زيادي براي ملت هايي كه از آن پيروي نموده اند به همراه آورد.
**جملات كارل ماركس دانشمند آلماني و نويسنده بيانيه كمونيستي در مورد پيامبر اسلام نيز قابل تامل است.
وي در كتاب خود زندگي اينگونه مي نويسد: به درستي كه آن مرد عرب اشتباهات مسيحيت و يهوديت را درك كرد و با همتي كه عاري از خطر نبود در ميان اقوام بت پرست قيام كرد و آنان را به توحيد دعوت فرمود و جاوداني روح را در نهاد آنها كاشت. سزاوار نيست كه تنها در شمار مردان بزرگ تاريخ به شمار آيد، بلكه بر ماست تا به پيامبري او اعتراف كرده و او را رسول آسمان بر زمين بدانيم.
**فيلسوف روسي لئون تولستوي داستان نويس و كسي كه عليه فرمانرواياني چون اكليروس قيام كرد نيز در كتاب انسان و زندگي خود چنين مي نويسد: به درستي كه محمد (ص) كه اكنون دويست ميليون نفر به رسالت او ايمان دارند به كار بسيار بزرگي قيام كرد. او ديده بت پرستان را به نور ايمان روشن ساخت واعلام فرمود كه همه افراد بشر در بارگاه خداي پاك برابر هستند، و حقيقتي كه شكي در آن نيست آن است كه محمد(ص) دست به كار عظيم و انقلاب بزرگي درجهان زد.
وي در كتاب ديگر خود، حكمت هاي محمد (ص) نيز آورده است: هركس بخواهد درباره تساهلي كه اسلام دارد تحقيق كند بر او لازم است تا در قرآن كريم كتابي كه محمد(ص) آورد امعان نظر كند و آيات شريف آن را كه بر روح پيامبر اسلام نازل شده و آيه ذيل نيز آن جمله است مطالعه كند: همگان به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و از نعمتي كه خدا براي شما ارزاني داشته است، ياد كنيد.
**گلدزيهر مجارستاني خاورشناس و فارغ التحصيل رشته فرقه هاي اسلامي نيز كتاب هاي متعددي درباره اسلام به نگارش در آورده است كه از جمله آنها كتاب عقيده اسلام و شريعت آن است.
وي در اين كتاب مي نويسد: حضرت محمد (ص) پيامبر عربي، مبادي و مبناهاي ديني برگزيده اي دارد كه با اديان يهوديان، مسيحيان و غيره اختلاط داشت و آنها را شايسته بيدار كردن شعور ديني قوم خويش مناسب مي دانست. اين مباني كه اقتباسي از اديان ديگر است به عقيده او براي تثبيت انسان بر طبق اراده الهي ضرورت دارند. لذا آنها را به صداقت، امانت و بر اساس الهامي تلقي كرد كه تاثيرات خارجي آن را تاييد مي كردند. وحي الهي بر او نازل شد و او به وحي بودن آنچه به زبان او وحي شده بود باور داشت.
**جواهر لعل نهرو نخست وزير هند در كتاب خود نگرشي بر تاريخ جهان چنين مي گويد: محمد (ص) براي نشر رسالت خود شتاب نداشت بلكه مدتي در سكوت زندگي كرد. مايه شگفتي و اعتماد هموطنان خود واقع شد تا آنجا كه او را امين لقب دادند او به خود و پيامبري خود باور داشت و با اين اعتماد و ايمان،وسايل اقتدار، عزت و مناعت را براي امت خويش مهيا ساخت و آنها را از مردماني ساكن صحرا به سروراني مبدل كرد كه نصف جهان شناخته شده زمان خود را فتح كردند.
**پروفسور آلن دوسيله فرانسوي در كتاب آيينه اسلام شخصيت محمد (ص) را اينگونه مورد بررسي قرار داده است: به طوري كه همه درباره وي مي گويند علاوه بر اينكه عرفان آسماني را بر مردم عرضه مي كرد اعمال زندگي و جهادهاي بزرگ و رسيدگي به امور مذهبي و سياسي او كاملا حساب شده بود و آشكار بود كه قدرتي مافوق انساني، قدرتي كه غير از نيروي خدايي چيز ديگري نبود از خواسته هاي او پشتيباني مي كرد. قرآن هم كه برترين كتاب هاي آسماني است، اين مسائل را به خوبي تاييد مي كند. هريك از حركات و سكنات اين پيام آور بزرگ حاكي از يك دنيا شگفتي هاي بي مانند است او در معاشرت خود با ديگران، در معاملات بازرگاني، در نصايح و اندرزهايي كه به دوستان خود مي داد و بالاخره در كوچك ترين دقايق زندگي چنان والا و بزرگوار بود كه تاكنون هيچ يك از پيامبران نتوانسته اند مانند او مقامي چنين بالا و ارزنده داشته باشند. آيا براي شناختن اين شخصيت بزرگوار لازم است مسلمان باشيم تا بدانيم او چه انقلاب اخلاقي بوجود آورده است؟ نه هرگز! زيرا
شكوفايي قانون او چنان روشني در جهان به وجود آورد كه همه مردم دانستند.
1394/02/23 - 14:16